کلماتم سرِ هذیان دارند

ساخت وبلاگ

جدال بی رحمانه ایست...

آخر مگر یک آدم..

یک دختر..

چقدر میتواند؟؟

این عجز این ناتوانی انگار چنگ انداخته گلویم را...

مگر چقدر میشود جان کند وعاقبت مرگ آرزوها را دید؟؟

چقدر میتوانی با این نمیشود ها با این نتوانستن های لعنتی...

با این مردم بی رحم جنگید؟؟؟

چقدر بشنوی و خودت را به آن راه بزنی..

تا کی دلت را به درد آورند و بخندی و از چرندیات روزانه بگویی..

میشنوی؟؟

تاکی میشود دندان روی جگر گذاشت؟؟؟

تب دارم..

تب تند اندوه..

سرگیجه ی بغض..

تهوع این همه ناکامی..

آدم هایت زخم به خوردم دارند..

ومن فقط میخواهم بدانم توکجایی؟؟

کجایی که سالهاست محتاج یک شانه ی بی منتم تا این حجم از بیکسی را ببارم؟؟

کجایی که بگویی بنده ام را به خودم بسپارید,رهایش کنید..

کجایی..

:'(

ازیناست که میگم نخونید:)...
ما را در سایت ازیناست که میگم نخونید:) دنبال می کنید

برچسب : کلماتم,هذیان,دارند, نویسنده : 1its-me0 بازدید : 233 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1396 ساعت: 1:54