ازیناست که میگم نخونید:)

متن مرتبط با «سایه ام باش» در سایت ازیناست که میگم نخونید:) نوشته شده است

پشت هر زن قویی یه مرد حامی بوده!(اقایون بخوانند)

  • صادقانه به عنوان یه زن بگم: با زن جماعت کار کردن خیلی سخته اما بزارید یه چیزایی رو بهتون بگم.. من از همون زمان مجردی به خانم ها و روابطشون با همسرشون خیلی دقت میکردم.. ۱.من زنای زیادی دیدم که قدرت تصمیم گیری و انتخاب برای خودشون در خرید یک جفت کفش هم نداشتن و منتظر بچه هاشون یا دیگرانی بودن که براشون انتخاب کنن و به اتفاق همه این زنا که من دیدم افرادی بودن که بخاطر انتخاباشون در گذشته از طرف همسرشون تحقیر یا شماتت شدن! ۲.من خیلی زنا رو دیدم که دیگه شجاعت پشت فرمون نشستن نداشتن چون بعد از یک تصادف یا مورد اینجوری انقدر سرکوفت شنیدن یا استرس و حس عدم توانایی از همسرشون بهشون تزریق شده که دیگه تا ماشین میبینن دست و پاشونو گم میکنن ۳.یه مشتری داریم که وضع مالی خوبی دارن و معلومه از لحاظ مالی در رفاهه،ولی به شدت حساس و توداره،این خانم اگر در دو جمله اول نتونه منظورشو بهت بفهمونه(مثلا یه شنیون ساده بخواد توضیح بده) سریعا بهم میریزه و دچار تنش عجیبی میشه که حالت لکنت پیدا میکنه, سه چهار سری که برای کار پیشم اومده و طی هر سه چهاربار به صورت غیرمستقیم از سختگیری بی مورد و حساسیت های شوهرش(انگار که ادم خشک و سختگیریه) بهم گفته وکاملا میشه فهمید این اضطرابش زمانی که نمیتونه منظورشو بیان کنه از کجا میاد! ۴.یه مشتری داریم که میاد سالن رس همه رو میکشه سخت گیری بی مورد حساسیت بیجا،  امروز میاد لایت میکنه فرداش مشکی پس فردا رنگ بری و... خلاصه بگم یه دیوانه تمام عیاره، و از بین حرفاش چندباری بیان کرد که همسرش سر موارد خیلی جزئی حساسیت داره و بازخواستش می‌کنه! اینارو گفتم که بگم چقدر ذات خانم ها مهرطلب و حساسه... و بالعکس زن هایی که با مشکل عدم اعتماد به نفس رو به رو بودن و با محبت همسر, ...ادامه مطلب

  • به عبارتی:دیگی که برای من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه!

  • نمیدونم شما هم متوجه شدید یا نه ؟ اما این روزا یه سطح شدیدی از خودخواهی و بی مسئولیتی بین مردم به وجود اومده. بی توجهی به قوانین شهروندی، عدم رعایت حقوق اجتماعی، رانندگی های وحشتناک و... به عبارتی بیخیالی کامل به مسائل اجتماعی که رفاه سایرین رو در بر میگیره... شمارو نمیدونم اما چند وقته این مسئله زیادی برام بولد شده و تنها دلیلی که بهش میرسم آدم های سرخورده ای که برای خیلی چیزاها دوندگی کردن و دیدن نتیجه ای نداره.. و به عبارتی حس میکنن اب از سرشون گذشته لذا ما که داریم غرق میشیم جهنم بقیه.. یه چیزی تو مایه های عنوان پست..و لین منو خیلی میترسونه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مواظبم باش

  • آدم یه وقتایی حتی با خودشم غریبگی می‌کنه... انگار حال خودتو نمیفهمی اصلا نمیدونی چته.. میخوای بنویسی و حرف بزنی اما حرفی برای گفتن نداری، با خودت کلنجار میری ولی جمله ای برای توصیف این ...؟؛چی باید اسمشو گذاشت؟ چجوری باید معرفیش ککرد؟ اینجور وقتا گاهی ساعت ها تو اینستاگرام چرخ میزنم و متن هارو میخونم تا بخورم به یه متن، به یک دست نوشته، به هر چیزی که یکم این حال خراب بتونه توصیف کنه... اصلا همینکه پستی، متنی یا نوشته ای باشه که بتونه یکم در بیان این حال کمک کنه تسکینه.. امان از وقتی پیدا نشه! انگار یه کار حل نشده بزرگ داری.. یا مثلا وسط یه  اداره شلوغ و کلافه کننده بعد کلی دوندگی لنگ یه امضایی و نمیشه! میخوام با خودم خلوت کنم به خودت بگم چته؟چه اتفاقی افتاده که این حالته؟ یا بنویسم از خوبی ها و خوشی ها تا یادم نره چه نعمت های بزرگی دارم... ولی اخرش دفتر که باز میکنم دلم به نوشتن یه خط جمله میره: خدایا من خیلی ضعیفم.. خدا من زود می‌شکنما.. مواظبم باش.. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هفته ای یه روز آدم باش

  • ۱ دیشب توی قطار یه فیلم جالب گذاشته بودن که خب از نیمه فیلم رو دیدیم ولی کلیت فیلم از همونجا متوجه شدم.. توی این فیلم میاد تقابل دو نگاه به زندگی نشون میده که اولیش قالب اصلی زندگی هممونه، نگاه اولش نگاه کارمندیه، سر تایم بیدارشی سر تایم بخوابی استرس کار همه چی رو برنامه، همه برنامه ریزی ها بر اساس کار، بچم یه روز از درسش نیافته  درسخون باشه معدل اول باشه و.... و بعد نشون میداد چقدر این چهارچوبای الکی مارو از لذت زندگی محروم کرده! چقدر غرق زندگی منضبط کارمندی هستیم و از لذت و هیجان زندگی دوریم! آخر فیلم یه دیالوگ قشنگ به این مضمون بود: همه ما وقتی جای هستیم که بهمون خوش میگذره و کنار عزیزانمون هستیم فکر میکنیم چیزی نیست و بازم تکرار میشه، درحالی که شاید اینبار آخرین بار باشه! من زنمو کنار این دریاچه از دست دادم و این آخرین باری بود که خوشحال بودم... ۲ روحیه ریسک پذیری خیلی خوبه، روحیه رها بودن این چندوقت تو زندگی و کارم به خصوص متوجه شدم چقدر به این روحیه لازم دارم و چقدر جاش خالیه! و خب میتونم بگم یکسال گذشته برای من تجربیات خیلی زیادی به ارمغان آورد.. برای خیلیاش چندروز اضطراب کشیدم دلپیچه داشتم، متاثر شدم، افسرده شدم و... ولی خب خوشبختانه قوی تر شدم یا به عبارتی پوستم کلفت تر شد, ...ادامه مطلب

  • این دوره از نامزدی:|

  •   دوروزه دارم میگم پیتزا پیتزا، می دونن من عاشق پیتزام گفتم شما هم میخورید؟ داداشم گفت پیتزا میخوای سفارش بدی؟ نوچ نوچ نوچ مامان بابا گفتن مگه میشه پیتزا خورد؟؟ امشب قبل سفارش گفتم دوتا بزرگ بگیرم؟من , ...ادامه مطلب

  • نامه.چالش آقاگلی:دی

  • از دوشیزه بهارنارنج از زمینبه بهرام از کهکشان راه شیریآقای بهرام سلام، حالتان چطور است؟هوای کهکشانتان چگونه است، تعطیلات عید کهکشانتان را با 61و ناهید خانم به کدام سیاره سفر میکنید؟ یک وقت خدایی نکرد, ...ادامه مطلب

  • دیروز امروز هفته آینده

  •     ذوقم به همه چی کور شده..یجورایی انگار مچاله شدم تو خودم.. نمیدونم سر مریضی این چندوقته یا خستگی توام با دلمردگی این روزا..که جسمم خسته است.. صبحا به زور چشام باز میکنم دیشب ساعت 8که رسیدم خونه درا, ...ادامه مطلب

  • این فیلد نمیتواند خالی باشد

  •   1 هیچوقت نمیشه با این بچه ها نخندید.. شاد نبود،جیغ و داد نکرد،ازونجایی که جلوی بقیه آروم و بی سرو صدام امروز آآقای ر میگفتن این صدای کدوم کلاس بود؟با دیدن من گفت کلاس خانم ق که نبوده! خانم ق نبودن، , ...ادامه مطلب

  • شب نوشت ،برعکس اختتامیه چی بود؟:|(همون) سال

  • 1 فقط میخوام بگم انقدر رسوای عالم شدم که اومدم سفره پاک کنم پسرخالم به زور اصرار که بده من پاک کنم و منم انکار که نه زشته خلاصه بعد کلی کش مکش گفت میخوای سفره پاک کنی که نبرنت ظرف بشوری؟ من +آره لع, ...ادامه مطلب

  • به وقت شام یا دورهمی وبلاگی؟!

  • همینطور بی مقدمه بگم ک پوشیدم که به سانس ساعت4 قرارم با مریم برسم! پسر خالم بود نشستم کنارشون گفت:میخوای با خاله بیام برسونمت هوا داغه،میری دانشگاه؟؟ گفتم نه سینما،که گفت سینما؟؟؟پس باهمون تاکسی برو:|:)) خلاصه بلاخره رسیدم مریمو دیدم و رفتیم فیلم ببینیم خب فیلم به وقت شام غمگین بود..من تمام مدت خیره شده بودم و تماشا میکردم و به فین فین مریم گوش میدادم وبه دو, ...ادامه مطلب

  • حیوان نباشیم(غر نوشت شدید ازنوع عصبی!)

  • ادمی نیستم که رو بندازم.. واگر رو بندازم کلی معذبم و به کسی رومیندازم که خیالم راحت باشه بد برخورد نمیکنه! با کلی دنگ و فنگ عمه قبول کرد مدلم بشه!انقدر پول داره که بره بهترین جا و براش مهم نباشه مدل من شدن! دوبار سر کارای دانشگاهم به لطف اونا درس گرفتم وگرنه کلی دوندگی بود و اخرش هیچی! اول مربی گفت عصرارو راه میندازیم به عمه گفتم عیب نداره عصر اخر سال میبرمت, ...ادامه مطلب

  • سلامو کوفته!

  • مردم ازخواب پامیشن..میگن:سلام خورشیید.. بعدمیرن توی گروه مینویسن صبح تابستونیتون بخیر.. من ولی با معده درد پا میشم:سلام درد بی درمون!سلام:/ +دیروز تو اینستا یه پست دیدم نوشته بود:یه روزخوب در... موندم چرا این یه روز خوب و صبح و ظهر و شب بهارتابستونیتون بخیر خز نمیشه جمع شه؟ ,سلامو,کوفته ...ادامه مطلب

  • ناز میخوابیم خشم اژدها پامیشیم:|

  •  این کابوس واران اینا به حدی کابوس بود کهمن گاهی فکر میکنم این اتفاق افتاد چه کنم.. توی سرو صدای این پیرزنا به بدبختی خواب رفتم,گرم خواب بودم یکی توخواب داشت اذیتم میکرد.. رومو کردم اینطرف یهو یکی گفت سمیرا سمیرا! یه لحظه میخواستم بزنم تودهنش ..اماده شده بودم بزنم که چشام زودترباز شد.. میگه:انقدر نازخوابیده بودی دلمون نیومد بیدارت کنیم,الان دیدم تکون خوردی سریع اومدم بیدارت کنم! طی چندثانیه تمام ف,میخوابیم,اژدها,پامیشیم ...ادامه مطلب

  • تکه ابرم که نهان ساخته ام کوهی را

  • 1 دلسوزانه به مامانم میگه بهارنارنج اینکاری که کرده اون معصومیت قدیمی رو نداره مامانم میگه:میخوام نداشته باشه ازین معصومیتا! پیش خودم فکر میکنم معصومیت روح وقلبم که کشته شد کک هیچکدومشون نگزید حالا برای این چیزسطحی معصومیت میره؟؟هه.. 2 چندوقت دلم میخواد که وبلاگ و گوشیمو مرخص کنم.. نه که خیلیم کا, ...ادامه مطلب

  • سلام

  • سلام.. اینجا رو بخونید,توضیحات کامله اونجا:) http://barani-96.blog.ir/1396/05/11-1 , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها