سلام دوستان..
عیدتون مبارک:)
امیدوارم ازین ماه قشنگ بهره برده باشیم..گرچه این ماه انقدر عزیز و پر برکتِ که هرچه هم برده باشیم کم بردیم..
ماه رمضون امسال هیچوقت از ذهن من پاک نمیشه!
اتفاقاتی افتاد که گفتنش کلی وقت میخواد و باورتون هم نشه شاید!
واین ها همه از وقتی شروع شد که رفتم مشهد:)
قربون امام رضا برم..که به قول بابام ما همین نون سفرمونم از برکت امام رضاست:)
مشهد..
یعنی بگم کلا دل من زیرو رو شد انگار..
انقدر که دلم میخواد تعریف کنم برا همتون خصوصا اونایی که داستان زندگی منو میدونن..
و اتفاقاتی که اگر بگم خیلی تعجب آوره و آدم شاخ در میاره:)و خودم از یاداوریشون یه لبخند میشینه رو لبم..
اتفاقاتی که باعث شد فراموش شدنیا فراموش شن و جاشون داشته های بهترو عزیزتری بیاد:)
بگم تا ببینین چقدر این ماه برای من خوب بود..البته از اینکه این اخریا بخاطر روزه گرفتن کلا داشتم فنا میشدم بگذریم:))
هیییی دلم برای لحظه لحظه اتفاقات خوب این ماه تنگ میشه خیلی..
خیلی..
و همینطور دلتنگ اون دوستی هستم که این این اسم برام انتخاب کرد:)بهارنارنج..
اسمی که بهم خیلی آرامش میده..مثله همون آرامشی که از حرفای همون دوست دارم:)
خیلی ممنونشونم..ممنون حضورشون..وامیدوارم هرچه زودتر من و از حالشون با خبر کنن و باز باهام حرف بزنن..
خب خب..
چی بگم:)هــــی خداجون شکرت..
+عکس هم که معرف حضورتان هست;)
ازیناست که میگم نخونید:)...برچسب : نویسنده : 1its-me0 بازدید : 190