زور بازوی عشق

ساخت وبلاگ

هرچه فکرش را می‌کنم میبینم برای این حجم از درماندگی برنامه ریزی نکرده بودم

تسکینی کنار نگذاشته بودم، حسابش را نمیکردم غمی این چنین خواب را از چشمانم بگیرد

چشم هایم را میبندم...

چشم هایم را باز میکنم، از کی شب ها انقدر بی رحم شده اند؟

به گمانم آدم از تنها چیزی که در خودش خبر ندارد همین است:

زور بازوی عشق در نابودی اش..

ازیناست که میگم نخونید:)...
ما را در سایت ازیناست که میگم نخونید:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1its-me0 بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 26 خرداد 1399 ساعت: 1:21